عماد افروغ درباره شکل دغدغههای استاد مطهری در شرایط امروزی، میگوید: دغدغههای استاد مطهری را اگر از لابلای کتابهای متعددشان و از جمله کتاب آینده انقلاب اسلامی بیرون کشید و استخراج کرد، میتوان به این سؤال پاسخ داد.
وی ادامه میدهد: یکی از منظرهایی که میتوان در لابلای آثار استاد به موضوع دغدغهها داشت، مربوط به ارکان شکلگیری انقلاب و دیگر اهدافی است که با هم بیارتباط هم نیستند.
وی میافزاید: انقلاب اسلامی در این منظر دارای چهار هدف عمده عدالت اجتماعی، آزادی فکر و استقلال فکری و معنویت است. اینها جزء اهداف عمده انقلاب اسلامی است، اما واضح است که در تحقق این اهداف به طور کامل موفق نشدهایم. یعنی هنوز شاهد تحقق الگوی جامع عدالت اجتماعی متناسب با جمهوری اسلامی نیستیم و تصویر روشنی هم ارائه ندادهایم.
افروغ در پاسخ به این سؤال که دلیل ارائه نشدن این تصویر روشن چه میتواند باشد میگوید: «ما در مسئله آزادی روند کوری داشتهایم و یا اصلا توجهی به فضیلت آزادی اندیشه آن نداشتهایم. علاوه بر این توجه به جایگاه اندیشه هم کم بوده است.
او ادامه میدهد: «بحث بعدی که وجود دارد این است که اگر آزادی تفکر در تاریخ نبود از اسلام هم خبری نبود. این مسئله مهمی است که باید به آن فکر کنید و باور داشته باشید که بنای اسلام از طریق آزادی بیان حفظ و مستحکم شده است.»
وی میافزاید: «استاد مطهری توجه ویژهای به این موضوعات داشت و بر همین اساس است که حتی در بین علمای مذهبی که در دانشگاهها هستند پیشنهاد میدهد در دانشکده الهیات یک مارکسیست تمام عیار هم بیاید و مارکسیسم را درس بدهد و مواضع خود را بگوید.
اینها نشان میدهد استاد مطهری علاوه بر اینکه به آزادی بیان و فکر اعتقاد داشت آنقدر در رابطه با مبانی اسلام مطمئن بود و هیچ نگرانی از این موضوع نداشت که ابراز مواضع یک مارکسیست بتواند خللی در مسائل و مبانی اسلام داشته باشد.»
وی در رابطه با هدف استقلال فکری هم میگوید: «فراتر از انقلاب اسلامی، استقلال فکری به جامعیت اسلامی بر میگردد. اسلام معتقد به استقلال فکری است که باید بازتولید شود و به جامعه ارائه شود و عدهای با نظریهپردازی جامعیت اسلام را به نمایش بگذارند.»
وی با بیان اینکه ما هنوز در این بخشها مشکل داریم میگوید:« عمدهترین مشکل ما به بحث معنویت برمیگردد. بحث معنویت باید در قالب سیاستها و باید در هر عرصهای خود را نشان دهد، نه اینکه ما قالب خاصی را برای این موضوع اختصاص دهیم و آن را جدا از دیگر موضوعات در نظر بگیریم.»
نقش روحانیت در نگاه مطهری
افروغ با اشاره به نقشهایی که استاد مطهری برای روحانیت متصور است، میافزاید: «استاد مطهری در همین خصوص و با چنین دغدغههایی، مثلث هدف، ماهیت و رهبری را مطرح میکند.»
افروغ با اشاره به نقش روحانیت در انقلاب اسلامی و تاکیدهای استاد مطهری در این باره میگوید: «ایشان در همین ارتباط سه نقش عمده برای روحانیت در نظر میگیرد. تصدیگری در مشاغل خاص و مورد نیاز، نظارت و نیز نظریهپردازی.
اینها از مهمترین وظایفی است که با نگاه به دغدغههای استاد مطهری میتواند برای روحانیت درنظر گرفته شود.» وی میافزاید: «امروز به نظر میرسد نقش تصدیگری در مشاغل بسیار پررنگتر از دیگر مشاغل شده است و در باره دو نقش دیگر غفلتهایی صورت گرفته است.
در حالی که استاد مطهری بر دو وظیفه عمده تاکید دارد و معتقد است روحانیت باید بر دولت نظارت کرده و به نظریهپردازی در امور اسلام و مسائل علمی بپردازد.»وی ادامه میدهد: «روحانیت باید به نظارت و نظریه بیشتر توجه کرده و از تصدیگریها بکاهد. اگر این امر اتفاق بیفتد خلاءهای بسیاری که امروز با آن مواجه هستیم میتواند پرشود و در شان روحانیت نیز تاثیرات مثبتی نیز میتواند داشته باشد.»
وی همچنین معتقد است تصدیگری بدون دو وظیفه دیگر راه خطایی است و ایکاش به این دغدغهها حداقل به طور یکسان با یکدیگر پاسخ داده شود. افروغ ادامه میدهد: وقتی روحانیت بتواند فارغ از دغدغهها به نظریهپردازی بپردازد و نقش نظارتی خود را بهبود بخشد، میتواند در میان مردم همواره جایگاه والایی را داشته باشد و در عین حال به رسالتهای مهم خود بیندیشد.
ایشان معتقدند روحانیت باید از تصدیگریهای دولتی بپرهیزد و در نقشی حتی بالاتر از یک آمر به معروف و ناهی از منکر به نظارت پرداخته و وظیفه اساسیترش را انجام دهد.
امر به معروف و نهی از منکر
عماد افروغ با بیان این که یکی از مبانیهایی که با توجه به نقش روحانیت مورد بحث استاد قرار گرفته است، همین بحث امر به معروف و نهی از منکر است، میگوید: وی اعتقاد دارد اگر این موضوع امر به معروف و نهی از منکر نبود، انقلاب اسلامی ایران هم هیچگاه با حرف زدنهای صرف به پیروزی نمیرسید. این امر به معروف و نهی از منکر است که باعث حضور جریانساز مردم میشود و در نهایت یک تغییر بزرگ را منتج میشود.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: بر همین اساس است که او ابراز تعجب میکند از این که چرا این موضوع مهم از رسالههای عملی ما خارج شده است و در جاهایی هم که به آن پرداخته میشود جامع و کامل نیست.
افروغ با اشاره به نگاه استاد مطهری به موضوع امر به معروف و نهی از منکر میگوید: عجیب است که این موضوع صرفا در سطح مردم به مردم و دولت به مردم توصیه میشود و دیگر سطوحش به فراموشی سپرده میشود.
این در حالی است که چهار سطح مختلف را میتوان برای این فریضه مهم در نظر گرفت: سطح مردم به مردم، سطح دولت به مردم، سطح مردم به دولت و سطح دولت به دولت. اینها چند سطوح اصلی در امر به معروف و نهی از منکر هستند و لازم است که در ادای این فریضه به همه این سطوح توجه شود.
اما امروزه شاهد هستیم که در این عرصه هم فقط به دو سطح توصیه مردم به مردم و دولت به مردم تاکید میشود. در اینجا سؤالی مطرح میشود و آن این که دولت اگر برای خود نقشی در دخالت و نظارت بر کار مردم قایل است، پس نقش مردم در نظارت بر کار دولت چرا نادیده گرفته میشود و چرا اعتقادی به این موضوع وجود ندارد؟
افروغ با بیان این که نصیحت حکومتگران یکی از اختیارات مردم است، میگوید: مردم باید ناظر کارها و برنامههای دولت باشند و در مواقع لازم نکتههای لازم را گوشزد کنند. باید این نقش را برای مردم هم بپذیریم، همان طور که برای دولت پذیرفتهایم.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: اگر مردم اقدام زشتی را از دولت شاهد باشند، لاپوشانی آن معنا ندارد و باید به این مسئله پرداخته شود. وقتی دولتمردانی هستند که از کوچکترین خطای مردم نمیگذرند، نباید انتظار این را داشته باشند تا مردم نسبت به اقدامات و کارهای آنها حساس نباشند و اختیار نظارتی بر ایشان وجود نداشته باشد.
وی ادامه میدهد: استاد مطهری این مسائل را عمدتاَ در کتاب آینده انقلاب اسلامی مطرح کردهاست و ضمن پرداختن به موضوعات متعدد، درباره نقش روحانیت نیز تاکیدات ویژهای دارد. بر همین اساس به نظر میرسد امروز روحانیت باید بیش از گذشته در ایفای وظایفش دقت لازم را داشته باشد و حتی قبل از این که کاری را انجام دهد باید آن را بسنجد و ببیند که چه تاثیری میتواند در جامعه و در بین مردم داشته باشد.
برخورد فرمایشی با نقادی
افروغ که امر به معروف و نهی از منکر را نمونهای از توجه اسلام به موضوع نقد و نقادی میداند، ادامه میدهد: یکی از ضرورتهایی که در عرصه نظریهپردازی باید به آن پرداخته شود، همین موضوع امر به معروف و نهی از منکر است تا زوایای آن به خوبی روشن شود. این موضوع در تاکیدات استاد شهید نیز هست.
اما امروزه ما شاهد برخوردهای فرمایشی در این باره هستیم و متاسفانه اقدامات و برنامههایی که انجام میشود، برای خالی نبودن عریضه است. وی ادامه میدهد: متاسفانه با این موضوع، برخورد شکلی میشود و امروز وقتی نگاه میکنیم به مسیری که در این عرصه طی کردهایم، متوجه میشویم نه تنها پیشرفتی در پذیرش و باور آن نداشتهایم، درجا هم نزدهایم، بلکه به عقب برگشتهایم.
حرفهای زیادی گفته شده است اما در برابر آن کمترین توجه ممکن به عرصه عمل شده است. این یک موضوع مهم است و باید همه به این باور برسیم که جا افتادن زمینه امر به معروف و نهی از منکر میتواند خلاءهای زیادی را پر کند.
وی در پایان تاکید میکند: این مسائل، یعنی وظایف نهادهای موثر و نیز باور و پذیرش یک سری وظایف تاثیرگذار از دغدغههای استاد مطهری درباره آینده انقلاب بوده است و امروز آنها که توجهی به آثار استاد دارند باید نهایت تلاش خود را بکنند تا بار دیگر نظرات و جهتگیریها را به این سمت و سو بکشند. امروز این یک وظیفه اساسی است.
همشهری جمعه